داستان خدای جنگ1(God of War1)

کریتوس:فرمانده سپاه اسپارت یونان که برای شکست دادن خدای جنگ از طرف خدایان الیمپوس انتخاب میشود اما در طول جنگ گرفتار مشکلاتی میگردد.

اریس(خدای جنگ):پسر زیوس یکی از خدایان الیمپوسی است که به خاطر جاه طلبی و حسادت نسبت به خواهر خود آتنا شهر آتن را که متعلق به آتنا است به آتش می کشد.

زیوس:یکی از خدایان الیمپوسی است.

معرفی شخصیت ها:

کریتوس:فرمانده سپاه اسپارت یونان که برای شکست دادن خدای جنگ از طرف خدایان الیمپوس انتخاب میشود اما در طول جنگ گرفتار مشکلاتی میگردد.

اریس(خدای جنگ):پسر زیوس یکی از خدایان الیمپوسی است که به خاطر جاه طلبی و حسادت نسبت به خواهر خود آتنا شهر آتن را که متعلق به آتنا است به آتش می کشد.

زیوس:یکی از خدایان الیمپوسی است.

آتنا:دختر زیوس و خواهر اریس,الهه آتن و کسی که ماموریت دارد کریتوس را در طول جنگ با اریس راهنمایی کند.

اوراکل:زن جادوگر و پیشگویی که کریتوس را از حوادث آینده خود با خبر می کند.

بربرها:ارتشی قوی که اسپارت ها و فرمانده آن ها یعنی کریتوس را شکست دادند.

شروع داستان بازی خدای جنگ 1:کریتوس فرمانده دلیر و شجاع ارتش اسپارت یونان است.

اسپارت شهری کوچک در یونان باستان است که مردمان آن به شجاعت و دلیری معروفند.در این شهر مجلسی به نام شورای شیوخ وجود دارد و کار این شورا نظارت بر بچه هایی است که تازه به دنیا آمده اند به این صورت که اگر بچه پسر بود و دارای قوای جسمانی مناسبی بود او را به مادرش باز می گرداندند تا بزرگش کند در غیر این صورت آن بچه را به پرتگاه یا دریا می انداختند.

پسر هایی که متولد می شوند از همان دوران کودکی با سلاح ها و فنون جنگی آشنا می شدند و وقتی به سن 25 سالگی می رسیدند وارد ارتش اسپارت شده و به مدت 35 سال یعنی تا 60 سالگی به خدمت می پرداختند و بعد از 60 سالگی باز نشسته می شدند و برای آن ها حقوق بازنشستگی در نظر گرفته می شد.(منبع:کتاب شاه جنگ ایران با یونان)آتنا:دختر زیوس و خواهر اریس,الهه آتن و کسی که ماموریت

کریتوس نیز یکی از ای اسپارت ها است که توسط خدایان الیمپوس و به واسطه آتنا برای مبارزه با خدای جنگ یعنی اریس انتخاب می شود.وقتی کریتوس با آتنا صحبت می کند و به او می گوید کی روح من از گناهانی که قبلا انجام داده ام رهایی پیدا می کند؟آتنا به او می گوید که بزرگترین ماموریت تو در پیش است و تو توسط خدایان الیمپوس انتخاب شده ای که با خدای جنگ اریس نبرد کنی و او را شکست بدهی,زیرا فقط یک انسان این شانس را دارد که خدای جنگ را شکست بدهد.زیوس خدایان را از جنگیدن با هم منع کرده است و به همین دلیل است که تو انتخاب شده ای و اگر این ماموریت را با موفقیت پشت سر بگذاری گناهان تو بخشیده خواهد شد اما مواظب باش در طول راه باید خطرات و مشکلات زیادی را پشت سر بگذاری و به ای ترتیب کریتوس کشتی خود را آماده کرد و بادبان ها را بالا کشید.اوراکل:زن جادوگر و پیشگویی که کریتوس را از حوادث آینده

کریتوس در راه جنگ با اریس زن پیشگویی به نام اوراکل را نجات داد که او سرنوشت بدی را برای کریتوس می دید به این ترتیب که او به روح کریتوس نگاه کرد در حالی که یک حیوان می دید یک مرد هم می دید .بربرها:ارتشی قوی که اسپارت ها و فرمانده آن ها یعنی

بقیه را در ادامه مطلب بخوانید.شروع داستان بازی خدای جنگ 1:کریتوس فرمانده دلیر و شجاع ارتش اسپارت یونان است.

اسپارت شهری کوچک در یونان باستان است که مردمان آن به شجاعت و دلیری معروفند.در این شهر مجلسی به نام شورای شیوخ وجود دارد و کار این شورا نظارت بر بچه هایی است که تازه به دنیا آمده اند به این صورت که اگر بچه پسر بود و دارای قوای جسمانی مناسبی بود او را به مادرش باز می گرداندند تا بزرگش کند در غیر این صورت آن بچه را به پرتگاه یا دریا می انداختند.

پسر هایی که متولد می شوند از همان دوران کودکی با سلاح ها و فنون جنگی آشنا می شدند و وقتی به سن 25 سالگی می رسیدند وارد ارتش اسپارت شده و به مدت 35 سال یعنی تا 60 سالگی به خدمت می پرداختند و بعد از 60 سالگی باز نشسته می شدند و برای آن ها حقوق بازنشستگی در نظر گرفته می شد.(منبع:کتاب شاه جنگ ایران با یونان)

کریتوس نیز یکی از ای اسپارت ها است که توسط خدایان الیمپوس و به واسطه آتنا برای مبارزه با خدای جنگ یعنی اریس انتخاب می شود.وقتی کریتوس با آتنا صحبت می کند و به او می گوید کی روح من از گناهانی که قبلا انجام داده ام رهایی پیدا می کند؟آتنا به او می گوید که بزرگترین ماموریت تو در پیش است و تو توسط خدایان الیمپوس انتخاب شده ای که با خدای جنگ اریس نبرد کنی و او را شکست بدهی,زیرا فقط یک انسان این شانس را دارد که خدای جنگ را شکست بدهد.زیوس خدایان را از جنگیدن با هم منع کرده است و به همین دلیل است که تو انتخاب شده ای و اگر این ماموریت را با موفقیت پشت سر بگذاری گناهان تو بخشیده خواهد شد اما مواظب باش در طول راه باید خطرات و مشکلات زیادی را پشت سر بگذاری و به ای ترتیب کریتوس کشتی خود را آماده کرد و بادبان ها را بالا کشید.

کریتوس در راه جنگ با اریس زن پیشگویی به نام اوراکل را نجات داد که او سرنوشت بدی را برای کریتوس می دید به این ترتیب که او به روح کریتوس نگاه کرد در حالی که یک حیوان می دید یک مرد هم می دید .